آزمایش خون روتین یکسالگی
آقا آرین گلم امروز خیلی مامانی دلش گرفته.2ساعتی میشه از آزمایشگاه برگشتیم خونه.الهی بمیرم اینقدر گریه کردی تو آزمایشگاه که الان بیهوش لالا کردی. امروز روزی بود که باید میرفتیم آزمایشگاه ومامانی از هفته قبل دلشوره این روز رو داشت.دوست نداشتم سوزن توی دست نازنین پسرم فرو بره وازش خون بگیرن.آه ............. چاره ای نبود پسرم باور کن چند بار باخودم فکر کردم نبرمت وداشتم منصرف میشدم که باخودم گفتم اینم مثل واکسن برات واجبه وصلاحه که هم پزشکت وهم مرکز بهداشت ازمون خواستند انجام بشه وهمه نی نی هااون رو انجام میدن. تو آزمایشگاه وقتی روی صندلی نشستم وتورو توی بغلم گرفتم تا ازت خون بگیرند سریع متوجه شدی وفکر کنم خاطره واکسن زدن برات زند...